mhi - وارن بنیس کیست ؟ | نقش و مهارت رهبری

وارن بنیس کیست ؟ | نقش و مهارت رهبری

اهمیت کار بنیس در حوزة رهبری انکارناپذیر است. او از سبکی ساده برای نگارش کتب و مقالاتش استفاده کرده است. بنیس رهبری را مهارتی می‌داند که افراد معمولی نیز می‌توانند به آن دست یابند و آن را طبق دیدگاه‌های خود و در مسیری که تمایل دارند به پیش ببرند.

وارن بنیس، استاد رهبری

 

1925 تولد

1959 ایجاد واحد مطالعات سازمانی در انستیتو فن‌آوری ماساچوست

1967 تصدی ریاست دانشگاه ایالتی نیویورک

1971 رییس دانشگاه سین سیناتی

1979استاد رشتة مدیریت در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی

1985انتشار کتاب رهبران: استراتژی‌هایی که باید تدوین کرد

1989 انتشار کتاب رهبر شدن

1997 انتشار کتاب نبوغ سازماندهی

2014  درگذشت

زندگی و دوران شغلی وارن بنیس

بنیس در سال 1925 در نیویورک متولد شد. او در کالج آنتیوک و همچنین انستیتو فن‌آوری ماساچوست تحصیل کرد و سپس به تحقیق در مورد پویایی گروه پرداخت. بنیس در طول دهة 1950 به بررسی کار گروهی و تیمی در آزمایشگاه‌های ملی آموزشی ایالات متحده مشغول بود. نخستین حوزة کاری او، توسعة سازمانی بود.

بنیس یکی از حامیان اصلی داگلاس مک‌گرگور[1] و نظریة او موسوم به «نظریة Y» در قبال انگیزش، به شمار می‌رود. در حقیقت، بنیس بسیار به مک‌ گرگور نزدیک بود و به شدت تحت تأثیر او قرار داشت. حتی بخشی از دوران شغلی او به تبعیت از مک‌ گرگور شکل گرفت. در ابتدای این تعامل دوجانبه، بنیس از کالج آنتیوک فارغ‌التحصیل شد که مک‌ گرگور ریاست آن را بر عهده داشت و سپس مک‌گرگور در سال 1959 او را استخدام کرد تا واحد جدید مطالعات سازمانی در انستیتو فن‌آوری ماساچوست را شکل بدهد. از اواخر دهة 1960 بنیس به سراغ تحقیقات آکادمیک رفت. او در سال 1967 به سمت رییس دانشگاه ایالتی نیویورک منصوب شد و پس از آن عهده‌دار سمت ریاست دانشگاه سین سیناتی گردید.

بین سال‌های 1967تا 1978، بنیس به حوزة مدیریت پرداخت و سعی کرد تا نظریه‌های مک‌گرگور را عملی سازد. او متوجه شد که بدون وجود ساختاری قوی و کارآمد، عملی ساختن این نظریه‌ها غیر ممکن است.

 

تفکرات کلیدی وارن بنیس

بنیس در نخستین کتابش در باب رهبری( ضمیر ناخودآگاه، 1976)، به این موضوع پرداخت که چگونه رهبران می‌توانند به شکلی مثبت بر دیگران تأثیر بگذارند و آن‌ها را به سمت تحول سوق دهند. یک سال بعد، بسیاری از ایده‌های او در مقاله‌ای که آبراهام زالزنیک[2] در مجلة هاروارد بیزینس ریویو به چاپ رساند، تأیید شد. (او در آن زمان استاد مدیریت روان‌شناسی اجتماعی هاروارد بود).

مقالة زالزنیک «مدیران و رهبران آیا آن‌ها متفاوت هستند؟» نام داشت. تحقیقات و نوشته‌های بنیس عمدتاً به تفاوت‌های کیفی میان مدیریت و رهبری اختصاص داشت. او در نتیجه‌گیری‌های خود می‌نویسد: «مدیران کارها را درست انجام می‌دهند و رهبران کار درست را انجام می‌دهند.» اگرچه بنیس معتقد است که مدیران می‌توانند از طریق آموزش و یادگیری به رهبر تبدیل شوند، اما بر تفاوت میان وظایف و مسئولیت‌های آنان تأکید می‌کند.

مطالعة رهبران

در سال 1979 و در آستانة پایان فعالیتش به‌عنوان استاد مدیریت دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، بنیس سعی کرد به تحقیق دربارة درس‌هایی بپردازد که در باب تجربة رهبری آموخته بود. مجموعه تحقیقات او به چاپ کتاب "رهبران: استراتژی‌هایی که باید تدوین کرد" انجامید که آن را به همراه برت نانونس[3] نگاشته بود. بنیس کتاب‌های زیادی را چه به صورت فردی و چه به صورت مشترک در باب رهبری به رشتة تحریر درآورده و عمده‌ترین دیدگاه‌های خود را در کتاب رهبران ارائه کرده است.

هدف از کتاب رهبران، شناسایی ویژگی‌های 90 رهبر موفق آمریکایی بود که همگی قدرت و تسلط خود را در چالش‌های دوران شغلیشان به اثبات رسانیده بودند. این کتاب از یک رهبر ارکستر به نام رای کراک[4] تا مؤسس مک‌دانلد، یک بازیکن بیس‌بال و بندباز و همچنین فضانوردی همچون نیل آرمسترانگ[5] را در بر می‌گرفت. این دومین کتاب بنیس در باب رهبری بود که 300 هزار نسخه از آن به فروش رفت و هنوز متنی مهم در این حوزه به شمار می‌رود.

در کتاب رهبران، بنیس و نانوس چهار عامل مشترک را بین این افراد بررسی کردند که این چهار عامل تشکیل‌دهندة دیدگاه‌های اصلی آن‌ها درخصوص رهبری است:

  • توجه به دیگران از طریق نگرش دقیق همة آن‌ها دستور کاری مشخص، نگرشی دقیق و متعهد داشتند که دیگران را جذب می‌کرد. رهبران توجه زیادی به دیگران می‌کنند.
  •  
  • ارتباطات قابل فهم همگی آن‌ها توانایی بیان دیدگاه‌هایشان را داشتند. گاهی اوقات آن‌ها از تصاویر، مدل‌ها و همچنین استعارات استفاده می‌کردند.
  •  
  • اعتمادسازی از طریق تعیین جایگاه آن‌ها از طریق ایجاد جایگاهی خاص، نگرش‌ها و ایده‌های خود را اجرا می‌کردند. این رهبران با حفظ این روند، اعتماد مخاطبان را جلب و حفظ می‌کردند.
  •  
  • اعتماد به نفس مثبت استفادة خلاقانه از توانایی‌های خود برای رهبری الزامی است. این امر نیازمند آن است که فرد با خودش صادق باشد و این اعتماد را در دیگران نیز ایجاد کند.

اعتماد به نفس مثبت با منطق احساسی و پنج مهارت کلیدی در این منطق، مرتبط است. این پنج مهارت باعث شکل‌گیری مهارت‌های دیگری هم می‌شوند:

  • پذیرفتن دیگران به همان صورتی که هستند
  • برخورد محترمانه با دیگران حتی کسانی که آشنا نیستند
  • دستیابی به هر آن‌چه که عملی است
  • اعتماد به دیگران حتی در صورتی که خطر آن زیاد باشد
  • انجام دادن کار بدون توجه به تأیید دیگران

رهبری «تحول گرا» وارن بنیس

سبک رهبری مورد بحث بنیس و نانوس، اصطلاحاً «تحول گرا» نامیده می‌شود. این سبک رهبران را قادر می‌سازد تا ایده‌های خود را عملی نمایند. سبک رهبری تحول گرا به‌عنوان یکی از عوامل شناسایی نگرش رهبران مطرح است.

چهار عنصر مهم در این حوزه عبارتند از:

  • اهمیت احساس تفاوت داشتن
  • صلاحیت توسعه و یادگیری حین خدمت
  • جامعه حس اشتراک در کار
  • لذت بردن توانایی لذت بردن و شاد شدن از کار.

چهار ویژگی مهم رهبری تحول گرا عبارتند از:

  • ایجاد نگرشی برتر: یک رهبر باید آینده‌ای جذاب، فکورانه و معتبر را برای سازمان ترسیم کند.
  • تحول در ساختارهای اجتماعی: ساختارهای اجتماعی، متغیرهایی ملموس هستند که مفاهیم سازمانی را عملی می‌سازند.
  • جایگاه سازمان در جهان خارج: این امر نشان‌دهنده موقعیت سازمان در محیط پیرامون آن است.
  • توسعة فراگیری سازمانی: رهبران خوب کسانی هستند که از محیط سازمان درس می‌گیرند. در این فرایند رفتارشان به آن‌ها کمک می‌نماید.

آن‌گونه که بنیس و نانوس می‌گویند، نتیجة نهایی رهبری تحول گرا، دستیابی به محیطی مناسب همراه با فرهنگی مناسب است که کارمندان را قادر می‌سازد تا به خوبی کار کنند. به گفتة آن‌ها، سود و دستمزد بالاتر، در تار و پود این فرهنگ سازمانی تنیده شده است.

در پایان این کتاب، پنج راز رهبری مشخص و بدین شرح اعلام شده‌اند:

  • رهبری مهارتی کمیاب است نادرست
  • رهبران، همین گونه متولد شده‌اند نادرست
  • رهبران، دارای جذبه‌ای جادویی هستند عمدتاً چنین هستند.
  • رهبران تنها در سطوح ارشد قرار دارند آن‌ها در همة سطوح هستند.
  • رهبران، امور را کنترل و هدایت می‌کنند این گونه نیست. رهبران متحول‌کننده، انرژی دیگران را همراه با اهدافی جذاب به کار می‌گیرند.

 

کتاب وارن بنیس با عنوان رهبر شدن

کتاب بعدی بنیس با نام رهبر شدن (1989) به یادگیری رهبری، کیفیت‌های رهبری و نحوة آموزش رهبری می‌پردازد. این کتاب از 29 آمریکایی شناخته شده به‌عنوان مطالعات موردی استفاده می‌کند. پیام اصلی این کتاب آن است که رهبر شدن، نیازمند یادگیری و توسعة مستمر است.

بنیس تاکنون کتب و مقالات زیادی در باب رهبری نوشته است. تازه‌ترین کارهای او بر وظایف مهم رهبران و گروه‌های رهبری متمرکز هستند. بنیس، در کتاب نبوغ سازماندهی به بررسی ریشه‌های کار گروهی پرداخته است. این کتاب نگاهی به تاریخچة هفت گروه از جمله استودیوی انیمیشن والت دیسنی و تبلیغات انتخاباتی کلینتون در سال 1992 دارد.

 

وارن بنیس در یک نگاه

اهمیت کار بنیس در حوزة رهبری انکارناپذیر است. او از سبکی ساده برای نگارش کتب و مقالاتش استفاده کرده است. استیوارت کرینر[6] که متخصص علوم مدیریت است، می‌گوید بنیس رویکردی انسانی در قبال رهبری دارد. بنیس رهبری را مهارتی می‌داند که افراد معمولی نیز می‌توانند به آن دست یابند و آن را طبق دیدگاه‌های خود و در مسیری که تمایل دارند به پیش ببرند. البته گاهی اوقات از او انتقاد می‌شود که رمانتیک فکر می‌کند، جالب است که بنیس هم این انتقاد را می‌پذیرد. او واقعاً رمانتیک است و سعی می‌کند همه چیز را به شکلی خوش‌بینانه بیان نماید.

 

برای اطلاعات بیشتر

 

آثار مهم بنیس

ضمیر ناخودآگاه: چرا رهبران نمی‌توانند رهبری کنند؟ -- 1976

رهبران: استراتژی‌هایی که باید تدوین کرد -- 1985

رهبر شدن 1989

چرا رهبران نمی‌توانند رهبری کنند؟ ادامة ضمیر ناخودآگاه 1989

نبوغ سازماندهی: راز همکاری خلاقانه 1997

مدیریت افراد مانند دور هم جمع کردن گربه است 1998

بازتاب‌های رهبری و تحول 2000

 

[1] Douglas McGregor

[2] Abraham Zaleznik

[3] Burt Nanos

[4] Ray Kroc

[5] Neil Armstrong

[6] Stuart Crainer

نظرات
دیدگاه ارسال کنید